خاتمیت به ضرر بهائیت
بهائیان، تکلیف مبارزاتی خویش با اسلام را از طریق زیر سؤال بردن خاتمیت این دین، عملی کردند. یکی از تحدیها و مبارزهجوییهای همیشگی علیه اسلام، تمرکز بر خاتمیت آن است، یعنی به قدری کامل و متناسب با نیازهای بشر است که دیگر نیازی به دین بعدی برای آن وجود ندارد. طبیعی است که علمای اسلام، نسبت به این نقض عهد بهائیت، بیتفاوت ننشسته و واکنش نشان میدهند.
سطح دوم مواجهه، مقابله با تشیع است. بهائیت بهعنوان فرقه ای برآمده از قلب تشیع، نیاز داشت وجه ممیزه بارزی با عقاید و چارچوبهای کلامی تشیع ارائه دهد. تقریباً بر هیچکس پوشیده نیست که امامت، اصل اساسی و ریشه بنیادی تفکر شیعیان و مهدویت، شیرازه و چکیده نگاه شیعه به مقوله امامت است. بهائیت با زیر سؤال بردن نوع نگاه رسمی شیعیان به مهدویت و ادعای ظهور و حلول، به مبارزهجویی آشکار با نظام کلامی شیعیان پرداخت و البته با واکنش شدید علمای شیعه مواجه گشت. مبارزهای که تا به امروز با شدت و حدت هرچه بیشتر ادامه دارد و اصلیترین وجه ممیزه آشتیناپذیر تشیع با بهائیت بر همین اساس است.